راه رسیدن به باطن قرآن در روایات آمده است که قرآن هفت یا هفتاد بطن دارد که دلیل بر کثرت است. به این معنا که نباید تنها به ظاهر قرآن بسنده کرد؛ بلکه باید دانست که قرآن همانند پیازی لایه لایه است و همان طوری که همه آن لایه ها پیاز است همه بطون قرآن، همان قرآن است .
پس کسی اگر لایه ظاهری را کنار نزند به لایه دوم نمی رسد، هم چنین اگر لایه ظاهری را کنار نزند به لایه دوم و بطن نخست نمی رسد.
البته وقتی لایه اول کنار زده شد، و درک و عمل شد، به لایه دوم که می رسد این لایه برایش ظاهر و لایه بعدی بطن قرآن می شود. از این روست که در روایت آمده که امام می فرماید: «اقْرَأْ وَ ارْق»،( الکافی-ط الإسلامیة، الشیخ الکلینی، ج2، ص606) «ارْقَأْ وَ اقْرَأ»،؛ یعنی بخوان و بالا بیا و بالا بیا و قرائتی جدید داشته باش!( بحارالانوار-ط موسسه الوفاء، العلامه المجلسی، ج89، ص22)
البته قرآن یک ام الکتاب دارد که در قالب محکمات خود را نشان می دهد و یک متشابهاتی دارد که خود را در قالب تاویلات نشان می دهد. کسی که لایه محکم را درک کرد و با تدبر در آن به عروه و دستاویز محکم آویخت(«أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیَدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی وَ الطَرَفُ الآخَرُ بَأَیدِیکُم»؛ نفحات القرآن، الشیخ ناصرمکارم الشیرازی، ج9، ص141) ازاین حبل الله بالا می رود و طوری مسلط می شود که آن متشابه برایش محکم می شود. این گونه است که ام الکتاب با هر قرائت تدبری برایش در حکم محکمات ظهور می کند.
نکته دیگر، آن که این قرآن به عنوان کتاب مبین (زخرف، آیه 1)، ام الکتاب در مقام «لدن الله» است، نه در مقام «عندالله»؛ و از آن جایی که آن جا علو دارد، باید انسان بالا برود؛ زیرا آن امر لدنی تنزل بردار نیست، بلکه آن ظاهرش تنزل می یابد: إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ به راستی ما قرآن را عربی قرار دادی تا شاید تعقل کنید.(زخرف، آیه 2) پس انسان باید بخواند و بالا برود تا جایی که دیگر لفظ نیست؛ یعنی اگر دراین مرتبه پایین در قالب عربی است در آن مراتب بالا، بی زبان است. بنابراین باید آن را با بالا رفتن به دست آورد؛ چون خدا می فرماید: وَ إِنَّهُ فىِ أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلیٌٌٌّّّ حَکِیمٌ؛ قرآن در ام الکتاب در نزد خداوند علی حکیم است.(زخرف، آیه 3) راه دست یابی نیز تقرب وجودی انسان است. به این معنا که وجود و هویت او بالا برود و صعود و عروج کند تا جایی که در مقام «قاب قوسین او ادنی» (نجم ، آیه 8) که مرتبه محمدی (ص) است. رسیدن به این مرتبه تنها با تدبر و عمل و تقوا قابل دسترسی است که از راه پیروی از پبامبر(ص) شدنی است که صراط مستقیم است و ربوبیت اوست که راه بازگشت به سوی خداوند را نشان می دهد و منتهای سیر بشر را بیان می کند.(نجم، آیه 42)
پس اگر می خواهی به جایی برسی باید این ظاهر را خوانده و عمل کرد و به شریعت پای بند بود ؛ زیرا که طریقت رسیدن به حقیقت تنها از طریق شریعت محمدی و خوانش قرآن شدنی است و می توان با خوانش واقعی صعود کرد که همراه با تدبر و عمل است؛ زیرا خداوند می فرماید عمل صالح آن را رفعت می دهد و بالا می برد و این رفعت هماره با بالا بردن آن عامل خواهد بود و این گونه است که می تواند به مرتبه ای برسد که علم لدنی به علم الکتاب و ام الکتاب پیدا کرده و بطون قرآن را دریابد.